سلاخان

معنی کلمه سلاخان در لغت نامه دهخدا

سلاخان. [ س َل ْ لا ] ( اِخ ) دهی است از دهستان عرب خانه بخش شوسف شهرستان بیرجند، دارای 443 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

معنی کلمه سلاخان در فرهنگ فارسی

دهی از دهستان عرب خانه بخش شوسف شهرستان بیرجند .

جملاتی از کاربرد کلمه سلاخان

O ميرشكارباشى . صاحب اين مقام ، امور شكار شاه را اداره مى كرد و عنوان قوشچى باشى هم داشت . بيش از هزار نفر زيردست او به كار تهيه ى اسباب و ادوات شكار و تربيت بازان و يوزان و سگان شكارى شاه مشغول بودند مواجب سالانه ى او هشتصد تومان به عنوان انعام از درآمد گيلان ، پنجاه تومان از ارامنه ى جلفا، و بيست تومان از زردشتيان اصفهان بود، سلاخان ، كله پزان و مرغ فروشان نيز همه ساله مبلغى به او رسوم مى دادند.