سلاح ریخته. [ س ِ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) در بیت زیر ظاهراً به معنی عاجز شده ، تسلیم شده ، آنکه سلاح افکنده باشد بنظر میرسد : من که چون گل سلاح ریخته ام هم ز خار حسد گریخته ام.نظامی.
معنی کلمه سلاح ریخته در فرهنگ فارسی
در بیت زیر ظاهرا بمعنی عاجز شده تسلیم شده . آنکه سلاح افکنده باشد بنظر میرسد : من که چون گل سلاح ریخته ام هم زخار حسد گریخته ام