سطح جونده

معنی کلمه سطح جونده در فرهنگستان زبان و ادب

{masticatory surface} [پزشکی-دندان پزشکی] ← سطح بَرهمایی

جملاتی از کاربرد کلمه سطح جونده

از به هم پیوستن دو ریج مثلثی که به‌طور عرضی در سطح جونده دندان‌های خلفی قرار دارد به وجود می‌آید. به این ترتیب ریج عرضی، رأس یک کاسپ باکال (گونه‌ای) را به رأس کاسپ لینگوال متصل می‌کند.
همهٔ پوسیدگی‌ها بخاطر حبس غذا بین دندان‌ها و تبدیل شدن به اسید صورت می‌گیرد. با اینکه ۹۵٪ غذاها پس از هر وعده غذایی بین دندان حبس می‌شود ولی ۸۰ ٪ پوسیدگی‌ها در شیارها و فرورفتگی‌های سطح جونده ، دندان است . جایی که مسواک و خمیر دندان فلوئورید به آن دسترسی ندارد.