سرکس
معنی کلمه سرکس در لغت نامه دهخدا

سرکس

معنی کلمه سرکس در لغت نامه دهخدا

سرکس. [ س َ ک َ ] ( اِ ) نام مرغی است خوش آواز. ( برهان ) ( آنندراج ) ( رشیدی ) ( لغت فرس اسدی ) :
سرکس بر پشت رود باربدی زد سرود
وز می سوری درود سوی بنفشه رسید.کسائی.
سرکس. [ س َ ک َ ]( اِخ ) نام محلی است به نخشب یا سمرقند :
خانه بساختی که نیست نظیر
خرم و خوش به سکه سرکس.سوزنی.

معنی کلمه سرکس در فرهنگ فارسی

نام محلی است به نخشب یا سمرقند

معنی کلمه سرکس در دانشنامه عمومی

سرکس ( به اسپانیایی: Cercs ) یک شهرستان در اسپانیا است که در بارسلون واقع شده است.
سرکس ۴۷٫۳۵ کیلومترمربع مساحت و ۱٬۳۳۱ نفر جمعیت دارد و ۶۵۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
معنی کلمه سرکس در فرهنگ فارسی

جملاتی از کاربرد کلمه سرکس

شنیده ای که شود در سرکسان سودا سری که در سر سودا شده است آن من است
چون ریشه سرکسی که سرگشته شود به زان نبود که با سررشته شود
خوش گرد سرکسی نگشتیم حقا که هزار مرحبا داشت
هم تو نیکی کردهٔ با سرکسی هم عوض نیکی بیابی تو بسی
فارغ از پرسش دیوان قیامت می شد اگر آن دشمن جان بر سرکس می آمد
کیست آن لعبت مغرور که رعناست زبس همه کس را سر او هست و درونی سرکس