سرمیدان

معنی کلمه سرمیدان در لغت نامه دهخدا

سرمیدان.[ س َ م ِ ] ( اِخ ) دهی از بخش دهدز شهرستان اهواز. دارای 113 تن سکنه است. آب آن از چاه و قنات. محصول آن غلات و صیفی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

معنی کلمه سرمیدان در فرهنگ فارسی

ده از بخش دهدز شهرستان اهواز

جملاتی از کاربرد کلمه سرمیدان

سرمیدان (سمیرم)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان سمیرم در استان اصفهان ایران است.
سرمیدان شدن با کار حیدر به رونق زان سخن در ذوالفقار است
تپه سرمیدان مربوط به دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان فیروزآباد، بخش مرکزی، روستای سرمیدان واقع شده و این اثر در تاریخ ۲ آبان ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۱۰۵۱۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
گفتمش گوی دل من ز چه شد سرگشته گفت کو عاشق خاک سرمیدان من است
اسلام‌آباد سرمیدان، روستایی در دهستان رمشک بخش چاه دادخدا شهرستان قلعه‌گنج در استان کرمان ایران است.
تل پلیس راه در شهرستان فیروزآباد، بخش مرکزی، روستای سرمیدان واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۱۸۷ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
زینهار از سرمیدان غمش زنده مرو سخت بر خویش مکن مرحله آسان را
این مسجد در مرکز شهر و در مجاورت میدان اصلی شهر، میدان شهید (شاهرضائی سابق) قرار دارد؛ و چون در گذشته این شهر تنها یک خیابان (خیابان شاهرضائی) و یک میدان داشت به آن مسجد سرمیدان گفته می‌شد. این مسجد به عنوان مسجد جامع شهر شناخته می‌شود و محل برگزاری نماز جمعه و مراسم رسمی شهر نیز است.