سرغلیان

معنی کلمه سرغلیان در لغت نامه دهخدا

سرغلیان. [ س َ غ َل ْ ] ( اِ مرکب ) چلم. حقه تنباکو. ( غیاث ) ( آنندراج ). سرقلیان. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه سرغلیان در فرهنگ معین

(س .َ غَ ) (اِ. ) حقة بالای غلیان که تنباکو را در آن می گذارند.

معنی کلمه سرغلیان در فرهنگ فارسی

حقه ای که در آن تنباکو کنند و بالای غلیان گذارند .

معنی کلمه سرغلیان در ویکی واژه

حقة بالای غلیان که تنباکو را در آن می‌گذارند.

جملاتی از کاربرد کلمه سرغلیان

عمده نقاط سکونت آن‌ها در استان خوزستان عبارتند از از باغ چشمه علی، باغ عبده شاه، دروازه، زمان آباد، قله تل، نصیرآباد، چه درخت، برد سرغلیان و تنگ مو و چم آسیاب.