سردوان

معنی کلمه سردوان در لغت نامه دهخدا

سردوان. [ س َ دَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شاخن بخش درمیان شهرستان بیرجند. دارای 112 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

جملاتی از کاربرد کلمه سردوان

سردوان روستایی در دهستان زهان بخش زهان شهرستان زیرکوه استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۳۲۲ نفر (در ۹۰ خانوار) بوده است.