سر چراغ.[ س َ رِ چ َ / چ ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آلتی فلزین که پیچ چراغ نفطی در آلت و فتیله از وی گذرد بر سر نفت دان چراغ. آلتی فلزین که بر سر شکم بلورین یا فلزین چراغ استوار کنند و فتیله از آن گذرد و پیچ چراغ نیز بدان پیوسته است. ( یادداشت مؤلف ). || اول شب ، به اصطلاح دکانداران که در آن وقت نسیه نفروشند و نسیه را به شگون نگیرند. ( یادداشت مؤلف ).
جملاتی از کاربرد کلمه سر چراغ
اگر ز عشق ترا هست آتشی در سر چراغ بتکده وخانقاه خواهی شد