سخت گیری

معنی کلمه سخت گیری در لغت نامه دهخدا

سخت گیری. [ س َ ] ( حامص مرکب ) سختی. دقت. زبردستی. ( ناظم الاطباء ). تشدید. مقابل خوارکاری. ( یادداشت مؤلف ) :
سخت گیری مکن که خاک درشت
چون تو صد را ز بهر نانی کشت.نظامی.

معنی کلمه سخت گیری در فرهنگ فارسی

سختی و دقت و زبردستی تشدید
حالت و کیفیت سختگیر .

جملاتی از کاربرد کلمه سخت گیری

دوم، عواملی که متعلق به درون ایران بوده و مردم ایران تحت تأثیر آنها خود را به ترک وطن ناگزیر می‌یافتند، مانند: خرابیِ اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ایران در دوره‌های گوناگون بویژه در نتیجه حملات مغول، و سخت گیری‌های برخی از فرمانروایان و حکام محلی و تا حدی نیز بی توجهیِ شاهان صفوی به شعر و ادب سنتی که در روزگار پیش از آنان در ایران مرسوم بوده و تعصب سرسخت مذهبیِ بعضی از پادشاهان سلجوقی و صفوی و....
از سخت گیری تو، مرتد شود مسلمان وز راست گویی تو مؤمن شود منافق
ایدل ز سخت گیری صیاد ما مپرس آنرا که بست رشته بپا پا بریده بود
«مک» پدر سخت گیری است و خیلی حرفها در مورد دخترش که به تازگی می خواهد با یک پسر سفید پوست ازدواج کند دارد که بزند...
دنیا ز سخت گیری هرگز بکس نپاید هرچند بفشری مشت رنگ حنا نماند
بیاد آمدش حرف روز نخست از آن سخت گیری عنان کرد سست
به نیروی خود، سخت گیری مکن رسا شد چو دستت، دلیری مکن
با سخت گیری فلک سفله چون کنیم؟ با ناخن شکسته چه سازیم با گره؟
اگر از روستیک منظور ما وسایل روستایی باشد ، وسایل مورد نیاز در استفاده خانه مورد نظر است که سخت گیری های هنری بر آن مترتب نیست
از همان کودکی به نقاشی، ادبیات، شعر، موسیقی و خط دلبسته می‌شود و علی رغم سخت گیری‌های مذهبی پدر، نقاشی و موسیقی را مجدانه ادامه می‌دهد.
ز سخت گیری دوران چه باک عارف را ز قحط سال هما بینوا نخواهد شد
آخر ز سخت گیری صیاد و باغبان پر ریخت در میانه باغ و قفس مرا
در نهایت تمام این سرکوب ها و سخت گیری های امیر شمس الدین علی دست به دست هم داد و باعث ایجاد ثبات در داخل قلمروی سربداران شد.
از دیگر اقلیت‌ها، یهودیان بودند. در این دوره، برخی از آنان دین خود را تغییر دادند و بعضی نیز به خاک عثمانی مهاجرت کردند. زردشتیان نیز وضع مناسبی نداشتند. شاه عباس به منظور استفاده از نیروی کار آنان، عده‌ای از زردشتیان را از یزد و کرمان به محله گبرآباد اصفهان انتقال داد. پس از او نسبت به زردشتیان سخت گیری‌های بیش تری شد، تا آن جا که شاه سلطان حسین، طی فرمانی آن‌ها مجبور به تغییر دین کرد. پس از این، عدهٔ زیادی از زردشتیان کشته شدند و گروهی نیز به هند مهاجرت کردند.