سحاره

معنی کلمه سحاره در لغت نامه دهخدا

( سحارة ) سحارة. [ س َح ْ حا رَ ] ( ع اِ ) چیزی است که طفلان بدان بازی کنند.( منتهی الارب ). اسباب بازی که کودکان بدان بازی کنند و در آن نخی است که از یک سر برنگی برون آید و از سردیگر برنگی و آن سحر را ماند. ( از اقرب الموارد ).
سحارة. [ س ُ رَ ] ( ع اِ ) آنچه قصاب از گوسپند جدا سازد از شش و نای. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || شش. ( اقرب الموارد ).

جملاتی از کاربرد کلمه سحاره

اندر کمند دود او کز سنبل دلجو به است همچون کلیم افتاده‌ام اندر دم سحاره‌ای
ز علم او است هر مغزی پر از اندیشه و حیله ز لطف او است هر چشمی که مخمور است و سحاره