ستم ستیزی

معنی کلمه ستم ستیزی در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] انسان در برخورد با همنوعان خویش، یکی از چهار حالت زیرا را می تواند داشته باشد
بدون تردید سه حالت نخست از نظر دین و خرد، زشت و محکوم است و تنها راه چهارم، فراروی انسان مؤمن باز است و او موظف است همه همت خویش را بکار گیرد که با ستمگر هر که باشد به ستیز برخیزد و ریشه ستم را هر جا باشد، بخشکاند و چنین روحیه ای در دیدگاه عقل و شرع از اصول خدشه ناپذیر اخلاق اجتماعی است که امام علی علیه السلام آن را بهترین نوع عدالت معرفی می کند: «اَحْسَنُ الْعَدْلِ اِعانَةُ الْمَظْلُومِ؛ بهترین شکل عدالت یاری کردن به ستمدیده است».
پیکار با ستم و ستم پیشه و یاری رسانی به مظلوم در اسلام به حدی مهم است که ترک آن گناه کبیره محسوب می شود.
ظلم و بیداد، آتش سوزانی است که اگر مهار نگردد همه چیز را در کام خود فرو می برد و همه ارزش های زندگی را به نیستی خواهد کشاند، به همین دلیل برای خاموش کردن شعله های سرکش آن به یک بسیج همگانی نیاز است. در مرحله نخست خود افراد تحت ستم و سپس دولت و مردم باید از وقوع و دوام بیداد جلوگیری کنند، چنان که در مرحله بعد خدا نیز به جنگ ستمگر خواهد آمد:
در دیدگاه اسلام، ستم پذیری نیز چون ستمگری محکوم است و هیچ کس حق ندارد زمینه ستم کشی خویش را فراهم آورد و در برابر ستمگر، نرمش و سازش نشان دهد؛ در قرآن مجید می خوانیم: «...لاتَظْلِمُونَ وَلاتُظْلَمُونَ؛ ستم نمی کنید و ستم نمی کشید».

جملاتی از کاربرد کلمه ستم ستیزی

سید قوام با استفاده از بعد ستم ستیزی تشیع توانست بر حکام ظالم و ستمگر منطقه پیروز شود، از ویژگی‌های دیگر این قیام بسط عدالت و مساوات اجتماعی بود لیکن باز با انشقاق از هم‌رزم و هم کشی خود افراسیاب چلاوی، پیروزی از آن جناح شیخیان گردید فتوت، راستی، صداقت و راست کرداری از جمله خصوصیات پیروان سید قوام و کلا، حاکمیت وی بود. اکثر پیروان سید قوام را افراد پیشه‌ور و روستایی و بیشتر رعایا تشکیل می‌دادند. علل فروپاشی این نهضت را، بایستی در جنگ‌های متعدد آنان و نیز ظهور امیرتیمور، در شرق دانست که به هیچ‌یک از قیام‌ها و سلسله‌های محلی رحم نکرد و گویی وی برای سرکوبی این قیام‌ها آمده بود.