سبک اسلحه

معنی کلمه سبک اسلحه در فرهنگ عمید

۱. (نظامی ) سربازانی که سلاح سبک مانند تفنگ و مسلسل دارند.
۲. [قدیمی] سربازانی که شمشیر، کمان، و نیزه داشتند.

معنی کلمه سبک اسلحه در فرهنگ فارسی

( صفت ) سرباز یا واحدی که با اسلحه خفیف مجهز است مقابل سنگین اسلحه .

جملاتی از کاربرد کلمه سبک اسلحه

با این حال چودکویچ خود را در برابر سوئدی‌ها نگه داشت. او نوع جدیدی از جنگ را بر اساس استفاده از تعداد زیادی از نخبگان سواره نظام سبک اسلحه را پایه ریزی کرد و در نتیجه سوئدی‌ها را بارها و بارها در زمین هموار شکست داد. اول لهستانی‌ها به سواره نظام سوئدی‌ها حمله میکردند، و پس از آن آن‌ها معمولاً به پیاده نظام سوئدی بی‌روحیه که از عقب نشینی ناتوان بود حمله می‌کردند و معمولاً همه این پیاده نظام نابود می‌شد.
کوروش بزرگ از آن‌ها در محاصرهٔ بابل یاری خواست و آن‌ها ۲۰۰۰۰ پیاده‌نظام سبک اسلحه و ۴۰۰۰۰ سوار به یاری او فرستادند ولی خشایارشا هنگام لشکرکشی به یونان هیچ کمکی از گیل‌ها دریافت ننمود.
اقرار علی اف، کادوسیان را در زمرهٔ ساتراپ یازدهم می‌داند که بیست هزار سرباز سبک اسلحه و چهار هزار سواره نظام داشتند. به نوشتهٔ استرابون آن‌ها در پرتاب نیزه مهارت خاصی داشتند.
پسر کراسوس برای پیشگیری از محاصره سربازان خود، با سواره‌نظام و پیاده‌نظام به سوی یک جناح سپاه ایران حمله کرد؛ اما ایرانیان با تکنیک‌های نظامی خود از پیش‌روی رومی‌ها گریختند و آن‌ها را به تعقیب خود وادار کردند. سواره‌نظام سبک اسلحه ایرانی با حمله روی شن‌زارها گرد و غباری عظیم ایجاد کردند تا مانع دید رومی‌ها بشوند، سپس با باران تیرهایی که داشتند دست‌های سربازان روم را به سپرهای آن‌ها و پاهایشان را به زمین دوختند. سواران سنگین اسلحه که اسب‌ها و سوارهای آن‌ها در زره و جوشن بودند با نیزه‌های خود رومی‌ها را در هم کوفتند و از حدود بیش از ۳٬۰۰۰ سرباز رومی تنها ۵۰۰ نفر به‌جای ماند.
بخش اصلی سپاه پارت متشکل از سواره نظام بود. البته باید میان یکان سبک اسلحه و سنگین اسلحه تفاوت قایل شد. یکان اولی به کمان و آن هم کمان مقوس مسلح بود. سواره سنگین اسلحه و تمام زره‌پوش کاتافراکت‌ها وجود داشت کاتافراکتها مسلح به نیزه یا حتی کمان بودند و اسبانشان بسیار بزرگ بود. هر دو نیروی سبک اسلحه و سنگین اسلحه همدیگر را تکمیل می‌کردند. نیروی سبک اسلحه وظیفه داشت تا دشمن را با باران تیر دایمی فرسوده کند و بعد کاتافراکتها در پی آن اقدام به تهاجم شاخ به شاخ می‌کردند. البته پیادگان که به لکان و نیزه مسلح بودند اهمیت درجه دومی داشتند. سرانجام نباید اهمیتی که مزدوران در لشکرکشی‌های پارتیان داشته‌اند، فراموش شود، هر چند که اهمیتشان را نیز نباید بیش از حد برآورد کرد.
۲. سواره نظام: سواره نظام نیز مانند پیاده‌نظام یا سبک اسلحه بودند یا سنگین اسلحه، که زره بر تن داشتند و شمشیر و نیزه در دست داشتند و سواران سبک اسلحه و سپر نداشتند.
چنگیز خان دوست داشت از عامل غافلگیری در نبرد استفاده کند و در لشکرکشی‌هایش به ندرت نقشه‌های قبل را تکرار می‌کرد؛ که این امر پی بردن تدابیر وی را برای دشمن سخت می‌ساخت. گاه سربازان وی به ظاهر عقب‌نشینی می‌کردند ولی به یکباره با اسبان تازه‌نفس حمله می‌کردند. غالباً سواره نظام سبک اسلحه دشمن را سردرگم می‌کردند و در حالی که واحدهای دیگر مغول از همه طرف برای حمله به دشمن نزدیک می‌شدند. همچنین چنگیز برای آماده‌سازی ارتش برای جنگ، فنون مورد استفاده در شکار را با بازی‌های جنگی تخصصی ترکیب کرد.