سبز و خرم
معنی کلمه سبز و خرم در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه سبز و خرم
و در اين دنيا چون گوسفندى مباش كه در زراعتى سبز و خرم بيفتد و بچرد تا چاق شود.چون آن حيوان هر چه زودتر چاق شود، به كارد قصاب نزديك تر شده است ، و ليكن دنيارا به منزله پلى بگير، كه بر روى نهرى زده باشند، كه تو از آن بگذرى و رهايشكنى ، و ديگر تا ابد به سوى آن برنگردى ، پس بايد آن را خراب كنى ، نه اينكهتعمير نمايى ، چون تو ماءمور به تعمير آن نيستى .
درختان او سبز و خرم زمین هوا مشکبار و فضا عنبرین
در شمال و جنوب منطقه فامور، دو رشته کوه به موازات هم از غرب به شرق کشیده شدهاند که ادامه همان دو رشته کوهی است که جلگه فامور در بین آنها قرار گرفته است. این رشته کوهها، دنباله کوهستان زاگرس است که از کوه معروف دنا در شمال غربی فارس جدا میشود. در همین رشته کوه شمالی فامور است که راه پْرپیچ و خم قدیمی شیراز و کتلهای سخت و ناهموار «دختر» و «پیره زن» قرار دارد. وجود همین کوهها، موقعیتی خاص برای جلگه و منطقه فامور ایجاد کردهاست، یعنی تابستانهای گرم، زمستانهای معتدل، بهار فوقالعاده سبز و خرم ولی کم دوام.
همه جا سبز و خرم بود. مرغان خوش الحان ، نهرهاى جارى ، درختهاى پرميوه ، گلهاىخوشبو و عطرهاى جالب از همه جاى آن پديدار بود. غرق در تماشا بودم كه يكدفعه ،كنار اين خانه چشمم به منزل ديگرى افتاد كه با ديدن آن تعجب من افزون شد. آنمنزل نيز همانند منزل اولى ، از نظر ساختمان و تزيين خارج از حد توصيف و بيان بود.در منزل دوم يك شخصيت بزرگ و نورانى را ديدم كه در وسط آنمنزل جلوه گرى مى كرد.
ايشان مى فرمود كه : جزيره خضراء الان هم هست . از بلاد اندلس است . جزيره اى استخيلى سبز و خرم . نوعا جزيره ها خضراء هستند.ولى آن جزيره ويژگى خاصى دارد. مهدىفاطمى آن جا را پايتخت خودش قرار داد و محل حكومتش بود. بعد اين مهدى فاطمى و جزيرهخضراء، سر زبانها افتاد و دهان به دهان نقل شد، و بعضى از اينجهال نقله ، مهدى فاطمى را تبديل كردند به حضرت مهدى بقيه الله (عج ) و ايشان را درجزيره خضراء اسكان دادند. و جزيره خضراء را با مثلث برمودا ارتباط دادند. چه كارهاكردند، چه چيزها دنباله اين حرف آوردند و ديگران هم گرفتند اين را در اين كتاب و آنكتاب نوشتند.
بهکده راجی در دشت گرگان، دهکدهای سبز و خرم و نوبنیاد بود و برای جذامیان پاک شده و درمان شده ایران ساخته شد. بهکده چون ستاره پنج پری از چند دهکده اقبالب=یه، دمدمه، سوق بالا، سوقه پایین، و بهکده مرکزی به وجود آمده بود. برای ۱۵۰۰ نفر جمعیت بهکده راجی در سال ۱۳۵۶ با هزینهای بیش از ۴۰ میلیون تومان مدرنترین و پیشرفتهترین روستای ایران ساخته شده بود. پروفسور کاریون کارشناس سازمان جهانی بهداشت پس از بازدید از بهکده گفته بود که «در یک علفزار بهشت کوچکی ساختهاند».
آب لطفش می چکد از سقف بر دیوار و در این درختانش که بینی سبز و خرم زان نم است
سبز و خرم چو نخل مینا بگشاد به آن دو چشم بینا
صحرای دولت تو خوش و سبز و خرم است نتوان گرفت بیهده در خانه انزوا
يك معجزه از امام جواد(ع ) ابوهاشم جعفرى مى گويد: همراه امام جواد(ع ) به مسجد مسيب رفتيم ، در آنجا درخت سدرىبود كه خشك و بدون برگ شده بود، امام جواد(ع ) آب طلبيد و پاى آن درخت ريخت ، آندرخت در همان سال سبز و خرم شد و ميوه داد.
بشگفت مانده سخت و بپرسیدم از یکی کاین شاخ سبز و خرم چبود بخاک بر
باد نخل مراد تو دایم سبز و خرم چو سرو بستانی
در یکی چشمه ریخت شربت مرگ وز یکی سبز و خرم آمد برگ
و اما اينكه در آخر فرموده : و زمين را بعد از مردنش زنده مى كند، منظور آن حالتى است كهزمين در فصل بهار به خود مى گيرد، و گياهان از آن بيرون آمده و سبز و خرم مى شود، ومنظور از مردن زمين ، خمودى آن در فصل پاييز و زمستان است ، و اينكه فرمود: (و كذلكتخرجون ) معنايش اين است كه : شما هم اين چنين از قبرهايتان بيرون مى شويد، خداوندبه احياى جديدى زنده تان مى كند، همچنان كه همه ساله زمين را به احياى جديدى ، بعد ازمردنش زنده مى كند و تفسير صدر و ذيل اين آيه در آيات نظير آن گذشت .
تو ابر رحمتی و ز باران عدل تو است همواره سبز و خرم هر شاخسار ملک
پر است از آب کوثر حوضهایش تماشا سبز و خرم از هوایش
فضایش سبز و خرم همچو کشمیر سواد هند از دوریش دلگیر
آيـا كـسـى كـه مـى تـوانـد خـاك بى جان را تبديل به نطفه كند و نطفه بى ارزش را درمـراحـل حـيات پيش ببرد، و هر روز لباس تازه اى از زندگى بر او بپوشاند، و زمينهاىخشكيده و افسرده بى روح را چنان سر سبز و خرم سازد كه قهقهه حيات از سر تا سر آنبـرخـيـزد، آيـا چـنـيـن كـسـى قـادر نـيـست كه انسان را بعد از مرگ به زندگى جديد بازگرداند؟
اما بعد؛ مردم انتظار قدوم تو را دارند و بجز تو كسى را مقتداى خود نمى دانند؛ پسيَابْنَ رَسُولِ اللّهِ! بشتاب و تعجيل فرما، باغها سبز شده و ميوه هارسيده و زمين ها پر ازگياه و درختان سبز و خرم و پر از برگ گرديده ؛ پس تشريف بيار و قدم رنجه فرما،چنانچه بخواهى ، پس خواهى رسيد به لشكرى آراسته و مهيا.
از مجموع آيات و احاديث استفاده مى شود: كه انسان يك موجود ضعيف و ناتوان و حريصاست ليكن در اثر تابش نور ايمان بر قلب او بيك معرفت و آگاهىكامل نائل مى گردد كه مانند درخت تنومندى با ميوه هاى شيرين و گواراى وظيفه شناسى واحياى ارزشهاى دينى ، و شاخ و برگهاى سبز و خرم عزت نفس ، و سايه دلنشين احترامبه حقوق خدا و مخلوقاتش ، در مقابل سيل حوادث روزگار، و وسوسه هاى شياطين ، ظاهرمى شود و همگان را به عظمت وابهت خويش ، جلب مى كند.