سامح

معنی کلمه سامح در لغت نامه دهخدا

سامح. [ م ِ ] ( ع ص ) بخشنده. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). سخی. ( ناظم الاطباء ) :
گه حزم ثابت گه عزم جاعل
گه بزم سامح گه رزم غالب.حسن متکلم.|| متواضع. || شریف و پاک نژاد. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه سامح در فرهنگ فارسی

سخی، بخشنده
بخشنده

جملاتی از کاربرد کلمه سامح

سامح سعید (عربی: سامح سعید مجبل) یک بازیکن فوتبال اهل عراق است.