زیرکاسه. [س َ / س ِ ] ( اِ مرکب ) فنی است از کشتی. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). نام داو کشتی که دست زیر زانوی حریف زده از جا برداشتن است. ( غیاث ). رجوع به زیرکاس شود.
معنی کلمه زیر کاسه در فرهنگ فارسی
فنی است از کشتی نام داو کشتی که دست زیر زانوی حریف زده از جا برداشتن است .
جملاتی از کاربرد کلمه زیر کاسه
یک گره نظار گشته جنگ را در زیر دلق چون کشف از زیر کاسه خیره بیرون می نگر