زیربای. ( اِ مرکب ) نوعی از طعام که آش است. ( غیاث ). زیربا. زیره با : پسر فضل بر عادت آن شب از همه چیزها بخورد و زیربای معقد ساخته بودند همه بکار داشت... دیگر روز جاثلیق بیامد و قاروره بخواست و بنگریست ، رویش برافروخت و گفت... ترا از ترشیها و لبنیات نهی کرده ام تو زیربای خوری. ( چهارمقاله نظامی عروضی چ معین چ زوار ص 131 ). رجوع به زیره با و زیربا شود.
معنی کلمه زیر بای در فرهنگ فارسی
نوعی از طعام که آش است . زیر با
جملاتی از کاربرد کلمه زیر بای
تا همی هر جانور روی زمین را بسپرد زیر بای دولت اندر گردن گردون سپر