زوردار

معنی کلمه زوردار در لغت نامه دهخدا

زوردار. ( نف مرکب ) دارنده زور. قوی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). مرادف زورآور. ( آنندراج ) :
شاها بگیر بر من اگرچه ز روی جهل
درکرده ام بدست چنان زوردار، دست.حسین ثنائی ( از آنندراج ).رجوع به زور و دیگر ترکیبهای آن شود.

معنی کلمه زوردار در فرهنگ فارسی

دارنده زور قوی

جملاتی از کاربرد کلمه زوردار

طی دو فصل کاوشی که در محوطۀ باستانی آتشکده حسن زوردار صورت گرفته، شواهدی از دوره‌های ماد تا قاجار شامل بخش‌هایی از سازۀ معماری و مواد فرهنگی کشف شده‌است و این امر نشان می‌دهد که این محوطه در دوره‌های تاریخی مختلف کاربردهای گوناگونی داشته‌است. چنین استنباط شده که این محوطه در زمان ساسانیان و اشکانیان محلی برای نیایش و پرستش آتش بوده، اما بعدها در دورۀ اسلامی تغییر کاربری داده و مدتی به کارگاه ذوب فلز تبدیل شده که در کاوش‌های پیشین وسایلی از آن به‌دست آمده‌است.
در آتشکدۀ حسن زوردار تاکنون دو مرحله کاوش باستان‌شناسی صورت گرفته‌است. در آذر ۱۴۰۱ رئیس اداره میراث فرهنگی شهرستان گیلانغرب از آغاز فصل سوم کاوش‌ها در این محوطه در زمانی نزدیک خبر داد. در بهمن ۱۴۰۲ رئیس میراث فرهنگی گیلانغرب اعلام کرد که مرمت آتشکده از چندماه پیش آغاز شده و ادامۀ آن نیازمند تخصیص اعتبار است.
بنای امامزاده حسن زوردار مربوط به دوره ساسانیان است و در گیلانغرب، داخل شهر واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۳۷۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
آتشکدۀ حسن زوردار به محوطه باستانی گفته می‌شود که در شمال غربی شهرستان گیلانغرب است. این اثر این محوطه تاریخی در مساحتی حدود ۲۰ هکتار در فاصلأ ۱۵۰۰ متری ضلع شمالی شهر گیلانغرب واقع شده‌است.