زمین گرد

معنی کلمه زمین گرد در لغت نامه دهخدا

زمین گرد. [ زَ گ َ ] ( نف مرکب ) گردنده در زمین. دربیت زیر کنایه از عالمگیر و مشهور است :
صیت او چون خضر و بختش چون مسیح
این زمین گرد آن فلک پیمای باد.خاقانی.

جملاتی از کاربرد کلمه زمین گرد

شست اگر ابر ز رخسار زمین گرد ملال نه صدف گوهر نایاب شد از گریه ما
گر نه خورشیدست و رضوان است در شاهی چرا او زمین گردون نهادست و جهان فردوس وار
نظریهٔ زمین کروی، زمین گرد یا گوی‌مانند به زمان یونانیان باستان بازمی‌گردد. تمدن یونان در حدود سال ۵۰۰ قبل از میلاد ظهور یافت و در طول هزار سال بعد، کمک بزرگی به ستاره‌شناسی نمود.
خود نبودست و مبادا این چنین که زمین گردون شود گردون زمین
ز روی زمین گردی انگیخت آسان که کار زمین و زمان ساخت مشکل
باور توطئه اغلب با باور محافظه‌کار مسیحی در هم آمیخته است. به گفته اینفلوئنسر اینترنتی راب اسکیبا، «انگیزه نهایی» توطئه (ادعای) یک زمین گرد در فضا، «بسیاری از ما به این باور رسیده‌ایم که خدا را پنهان می‌کنیم.» با خواندن کتاب مقدس، «وقتی متن آنچه را که نشان می‌دهد تجزیه می‌کنید، هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید از هر چیزی در انجیل، یک کره خورشید محور در حال چرخش را به‌دست آورید.» (طبق دیدگاه نویسنده آلن بوردیک، «در سبک و ماهیت، جنبش زمین تخت پسر عموی آفرینش‌گرایی است.»)
انجمن زمین تخت گروه یا گروه‌هایی هستند شکل گرفته برپایه این باور که زمین صاف است و زمین گرد نیست
تا چند به خاک اشک زمین گرد توان ریخت تاچند به چرخ آه فلک تاز توان کرد
سرگردان ابوالفتح آنکه روز رزم زو گردان بوند اندر زمین گردان بخون اندر نهاده سر
تو ز رفعت بر آسمان که عدوت، بر زمین گرد فرو شود، شاید
ریخت چون دست قضا طرح زمین گردون کرد از عزم تو کشتی زحزمت لنگر
عافیت را بر زمین گردی نماند مردمی را در جان مردی نماند
باز در ملک جهان عدل برافراخت علم فلک افشاند ز دامان زمین گرد ستم