زلیف

معنی کلمه زلیف در لغت نامه دهخدا

زلیف. [ زَ ] ( ع ص ) پیش درآینده از جایی به جایی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
زلیف. [ زَ ] ( اِ ) ترس و وهم. ( برهان ). ترس و بیم. ( فرهنگ جهانگیری ). ترس. بیم. هول. هراس. ( ناظم الاطباء ). زلیفن. ( فرهنگ فارسی معین ). بمعنی بیم و تهدید و انتقام و آن را زلیفن به اضافه نون در آخر نیز گفته اند، چنانکه پاداش ، پاداشن ، گذارش ، گذارشن ، ریم ، ریمن ، رنج و رنجن... ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). رجوع به ماده بعد شود.

معنی کلمه زلیف در فرهنگ عمید

= زلیفن

جملاتی از کاربرد کلمه زلیف

توبین و مدیر سیاسی استراحتگاه خدمات ملی و کلوپ کشور، کریس لاسیویتا، در گروه درام کورپس اینترنشنال، یک شرکت لابی و روابط عمومی حزب جمهوری‌خواه واشینگتن، همراه با برایان مک کیب، یک فعال حزب جمهوری‌خواه که قبلاً در چندین نقش در نیوهمپشایر، از جمله مدیر کمپین نماینده سابق ایالات متحده، کار می‌کرد، با هم کار کرده بودند.. بیل زلیف. در آن زمان، استراحتگاه خدمات ملی و کلوپ کشور توسط رهبر اکثریت سنا، بیل فریست، اداره می‌شد.