زلیج

معنی کلمه زلیج در لغت نامه دهخدا

زلیج. [ زَ ] ( ع مص ) زلج. سبک رفتن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
زلیج. [ ] ( ع اِ ) نوعی آجر کاشی که رنگ و نقش نامطبوع دارد، درالجزایر و جز آن : و حیطانها بالقاشانی و هو شبه الزلیج عندنا. ( ابن بطوطه ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

جملاتی از کاربرد کلمه زلیج

این قطعات معمولاً دارای رنگ‌های مختلف هستند و به هم متصل می‌شوند تا الگوهای مختلفی را شکل دهند، که مهم‌ترین آن‌ها نقوش هندسی اسلیمی استادانه‌ای مانند نقوش ستاره‌های در حال درخشش است. این شکل از هنر اسلامی یکی از شاخصه‌های اصلی معماری در جهان غرب اسلام است. در معماری مراکش، معماری الجزایر، مکان‌های اسلامی در تونس و در بناهای تاریخی اندلس (در شبه جزیره ایبری) یافت می‌شود. از قرن چهاردهم به بعد، زلیج به یک عنصر تزئینی استاندارد در امتداد دیوارهای پایینی، در فواره‌ها و استخرها، روی مناره‌ها و برای سنگفرش کف تبدیل شد.
پس از قرن پانزدهم، موزاییک سنتی زلیج در بسیاری از کشورها به جز مراکش که امروزه تولید آن ادامه دارد، از رونق افتاد. : 414-415 زلیج در ساختمان‌های مدرن با استفاده از طرح‌های سنتی مانند مسجد حسن دوم در کازابلانکا یافت می‌شود که یک پالت رنگی جدید با طرح‌های سنتی اضافه می‌کند. تأثیر نقوش زلیج در کاشی‌های اسپانیایی تولید شده در دوره رنسانس نیز مشهود بود و در برخی از تقلیدهای مدرن که بر روی کاشی‌های مربعی نقاشی شده‌اند، دیده می‌شود. :102 :41