زلیب

معنی کلمه زلیب در لغت نامه دهخدا

زلیب. [ زَ ] ( اِ ) زلیبا :
آردی روغن و حلوای برنجی و زلیب
مرد کاری ، چوبه چنگال زنی اول بار.بسحاق اطعمه ( از نظام قاری ).رجوع به ماده بعد شود.

معنی کلمه زلیب در فرهنگ فارسی

زلیبا

جملاتی از کاربرد کلمه زلیب

برخی از غذاها و خوراکی‌های بومی بندر کنگ عبارت‌اند از بریانی، حواری (مسالا دار چاول)، نان فطیر (نان چپاتی)، نان کلوکی، نان حلقه‌ای، پکاره (پاکورا)، زلیبی (زولبیا)، نان ستپوری (نان پراتا)، ادویه محلی (گرم مسالا)، هریسه (نوعی هلیم)، گوبولی، میگو، بریانی، گری‌سات، کلمبا، باقلا و نخود آب‌پز گرم.