زشت گفتن. [ زِ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) تشنیع. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). اِعراب. ( منتهی الارب ). بدزبانی کردن. ناسزا گفتن. بدگوئی کردن : هر آنجا که آواز او آمدی ازاو زشت گفتی و طعنه زدی.دقیقی.و خطیبان را گفت ، وی را زشت گفتند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 27 ). چون به مشکل های تأویلی بگیرم راهشان جز به سوی زشت گفتن ره ندانند ای رسول.ناصرخسرو.رجوع به زشت ودیگرترکیبهای آن شود.
جملاتی از کاربرد کلمه زشت گفتن
در اينجا اين سؤ ال پيش مى آيد: كه چگونه خداى تعالى با اينكه معتدين و متجاوزين رادوست نمى دارد، در اين آيه به مسلمانان دستور داده به متجاوزين تجاوز كنند؟ جوابش ايناست كه اعتدا و تجاوز وقتى مذموم است ، كه درمقابل اعتداى ديگران واقع نشده باشد و خلاصه تجاوز ابتدائى باشد، و اما اگر درمقابل تجاوز ديگران باشد، در عين اينكه تجاوز است ديگر مذموم نيست ، چون عنوان تعالىاز ذلت و خوارى را به خود مى گيرد، و اينكه جامعه اى بخواهد از زير بار ستم و استعباد و خوارى درآيد خود فضيلت بزرگى است ، همانطور كه تكبر با اينكه ازرذائل است ، در مقابل متكبر از فضائل مى شود، و سخن زشت گفتن با اينكه زشت است ،براى كسى كه ظلم شده پسنديده است .
کسی کش بود دیده از شرم پاک ز هر زشت گفتن نیایدش باک