زشت کاری. [ زِ ] ( حامص مرکب ) فحشاء. ( مهذب الاسماء ) ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || بدعملی. فعل زشت کار : جهان را گوهر آمد زشت کاری چرا زو مهربانی گوش داری بنزدش هیچکس را نیست آزرم که بیقدر است و بی مهر است و بی شرم.( ویس و رامین ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).رجوع به زشت و دیگر ترکیبهای آن شود.
معنی کلمه زشت کاری در فرهنگ فارسی
فحشائ یا بد عملی
جملاتی از کاربرد کلمه زشت کاری
مگر بند کز بند عاری بود شکستی بود زشت کاری بود
قوله تعالی: «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ» و آن زن آهنگ او کرد، «وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأی بُرْهانَ رَبِّهِ» و یوسف آهنگ آن زن داشت، اگر نه آن بودی که برهان و حجّت خداوند خویش بر خویشتن بدیدی، «کَذلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ» چنان بگردانیم ازو بد نامی و زشت کاری، «إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِینَ» (۲۴) که او از رهیگان گزیدگان ما بود.
زهی غفلت که با این زشت کاری چشم آن دارم که یوسف از غبار کاروان من برون آید
جهان را گوهر آمد زشت کاری چرا زو مهربانی گوش داری
از دیگر مخالفان زرتشت که در گاتها نام برده شدهاست فردی به نام «بندو» که در دو بند پیاپی به شرح شخصیت و کارهای وی پرداخته شدهاست. هات ۴۹ بند ۱ «ای مزدای پاک بیهمتا، بندو بزرگترین سد راه من است و همیشه با گمراه کردن مردم احساس خرسندی میکند. ای بخشنده مهربان به سوی من آی و مرا توانایی بخش تا در پرتو منش پاک بر او دست یافته و او را از گمراهی رهایی بخشم و از پاداش نیک برخوردار گردم» «به درستی زشت کاریهای بندو مرا نگران ساختهاست، زیرا آموزشهای او جز دروغ و فریب و گمراه ساختن مردم و دور نگهداشتن آنان از راستی و پاکی چیزدیگری نیست. او هیچگاه نسبت به پروردگار دلبستگی و ایمانی پاک و استوار نشان نمیدهد و لحظهای مزدا با اندیشه پاک و ضمیر روشن به تو نمیاندیشد.»
اگر کردم جفا و زشت کاری تو با من کن وفا و مهر و یاری