جملاتی از کاربرد کلمه زرین نعل
همی تا از فلک تابد چون زرین نعلماه نو بهر ماهیکه نوگردد یکی فتح دگر بادت
زهی ای داوری کز عکس زرین نعل شبرنگت به چرخ چارمین آمد فروزان نیر اعظم
چه عجب کهآفتاب زرین نعل کوه را سنگ داد و کان را لعل
گفت بر مه بین که در هر مه بامیدی همی گه چو زرین نعل و گاهی همچو سیمین ساغر است
تا شود هر مهی چو زرین نعل مه ز شوق سم تکاور تو