معنی کلمه زرین ستون در لغت نامه دهخدا زرین ستون. [ زَرْ ری س ُ ] ( اِ مرکب ) ستونی ساخته از زر. ستون طلائی : نگهبان آن تخت زرین ستون ز کان سخن ریخت گوهر برون.نظامی.|| عبارت از غلامان زرین کمر... ( آنندراج ). رجوع به زرین و دیگر ترکیبهای آن شود.
جملاتی از کاربرد کلمه زرین ستون صبحدم چون نوبت سلطان اختر می زدند خیمه زرین ستون بر طاق اخضر می زدند نگهبان آن تخت زرین ستون ز کان سخن ریخت گوهر برون