زرکن

معنی کلمه زرکن در لغت نامه دهخدا

زرکن. [ زَ ک َ ] ( اِ ) در طالش به درختچه همیشک نام دهند و از آن رنگ زرد برای پشم کنند. رجوع به همیشک شود. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

جملاتی از کاربرد کلمه زرکن

چو غنچه کیسه پر از زرکن ای چمن که دگر رساند بر در دروازه کاروان نرگس
وظیفه خوان صفات لبت بود جویا سزد چو غنچه پر از زرکنی اگر دهنش
درودی فرستاد و گفت ای امیر پر از سیم و زرکن مرا بارگیر
ور روی دل زرکن درت سوی غیر کرد بت را سجود کرده اله حرم گرفت