معنی کلمه زروح در لغت نامه دهخدا زروح. [ زَ وَ ] ( ع اِ ) پشته خرد یا پشته پهنا پست یا ریگ توده کج. زروحة. ج ، زراوح. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
جملاتی از کاربرد کلمه زروح بگازر که لباس شعر قاری زروح پاک سعدی شد مطهر پری صفت زنظرها نهفته میگذری مگر زروح مجرد سرشته شد گل تو گر مریمی زروح قدس بارور شود شاید که زاده اش چو تو عیسی دم اوفتد