زرخش

معنی کلمه زرخش در لغت نامه دهخدا

زرخش. [ زَ رَ ] ( اِخ ) از قرای بخارا. ( از الانساب سمعانی ).

جملاتی از کاربرد کلمه زرخش

هی باده‌خورد وهر زرخش رست‌ارغوان هی بوسه داد و هی ز لبم ریخت انگبین
شب چون شبه بود و دل همیگفت که هست یا مه زرخش یا رخش از ماه پدید
هوا دم زرخشان رخ هورزد سر از کوهسار آتش طور زد