زخم بستن. [ زَ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) التیام دادن.رجوع به «زخم » شود. || پیچیدن اطراف زخم با دستمال و مانند آن. رجوع به زخم شود. || بسته شدن و بهم آمدن سر زخم. رجوع به «زخم » شود.
معنی کلمه زخم بستن در فرهنگ فارسی
التیام دادن پیچیدن اطراف زخم با دستمال و مانند آن بسته شدن و بهم آمدن سر زخم
جملاتی از کاربرد کلمه زخم بستن
الماس ریزه شد نمک سودهٔ حکیم در زخم بستن جگر لخت لخت ما