زانتوس

زانتوس

معنی کلمه زانتوس در لغت نامه دهخدا

زانتوس. ( اِخ ) کسانتوس. از قدیم ترین مورخین یونان است. و زادگاهش شهر ساردس بوده و در حدود 503 ق. م. ( سال فتح آن شهر ) متولد گردیده است. وی کتاب تاریخ مبسوطی نوشته و بطوری که گفته میشود هردوت در تألیف تاریخ بزرگ و مشهور خویش پیرواسلوب او بوده است. اکنون از کتاب تاریخ زانتوس جز چند قطعه در دست نیست. ( از دائرة المعارف بستانی ).
زانتوس. ( اِخ ) کسانتوس . بطوری که در برخی از روایات تاریخ آمده شاعری بوده است در یونان قدیم. ( از دائرة المعارف بستانی ).

معنی کلمه زانتوس در دانشنامه عمومی

زانتوس یا زانث ( یونانی  : Ξάνθος زانثُس ) نام شهری باستانی در لیکیه است که امروزه کاش نامیده می شود و در استان آنتالیا، ترکیه جای گرفته است. رودی به هم این نام در آن جا روان است.
از سال ۱۹۸۸ یونسکو آن را در فهرست میراث جهانی یاد داشته است.
زانثُس = زَنث ( رنگ زَرد و زرّین در یونانی ) + اُس ( پسوند نام ها در یونانی )
زانتوس یکی از شهرهای استان رومی لیکیه بود. در ۴۲ ق. م، مارکوس یونیوس بروتوس پس از کشتن ژولیوس سزار و آغاز جنگ داخلی آزادی بخشان به لیکیه آمد تا پول و سرمایه ی کافی برای نبرد فیلیپی را تأمین کند. دولت شهرهای لیکیه از همکاری با وی خودداری کردند؛ پس بروتوس زانتوس را در محاصره گرفت و این شهر چنان سوزانده و ویران شد که تنها ۱۵۰ تن از زانتیان از آتش سوزی جان به در بردند. البته پلوتارک مسبب این قتل عام را خودِ زانتیان می داند، چه بروتوس و رومیان کوشیدند زانتیان را از آتش سوزی نجات دهند اما نتوانستند. البته بعدها با نظارت مارکوس آنتونیوس این شهر بازسازی شد.

جملاتی از کاربرد کلمه زانتوس

زانتوما برگرفته از واژه یونانی زانتوس به معنای زردرنگ است.