ریگدان

ریگدان

معنی کلمه ریگدان در لغت نامه دهخدا

ریگدان. ( اِ مرکب ) ظرفی که در آن شن و سمباده ریزند جهت خشکانیدن نوشته ها. ( ناظم الاطباء ). ظرفی است معروف که در آن ریگ نگه دارند. ( آنندراج ). || ساعت شنی . ( یادداشت مؤلف ).
ریگدان. ( اِخ ) دهی از بخش خورموج شهرستان بوشهر. 124 تن سکنه دارد. آب آن از چاه و محصول عمده آنجا خرما و تنباکو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

معنی کلمه ریگدان در دانشنامه عمومی

ریگدان (کنارک). ریگدان، روستایی در دهستان جهلیان بخش مرکزی شهرستان کنارک در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۳۶ نفر ( ۱۱ خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه ریگدان

ریگدان در سال ۱۳۶۵ روستایی بوده‌است واقع در دهستان کاکی از توابع بخش کاکی شهرستان دشتی که بر اساس آمار سال ۱۳۸۰ جمعیت آن ۱۲۵۰ نفر بوده‌است. این روستا که چسبیده به شهر کاکی (مرکز بخش متبوع) بوده‌است در دهه‌های اخیر به شهر کاکی ملحق شده و بعنوان محله ریگدان شناخته می‌شود.