ریش تراشی

معنی کلمه ریش تراشی در لغت نامه دهخدا

ریش تراشی. [ ت َ ] ( حامص مرکب ) عمل ریش تراش. تراشیدن ریش. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به ریش تراش شود.

معنی کلمه ریش تراشی در فرهنگ فارسی

عمل ریش تراش . تراشیدن ریش

معنی کلمه ریش تراشی در دانشنامه آزاد فارسی

ریشْ تراشی
(یا: حَلْقِ لِحْیه) تراشیدن موهای چانه یا به عقیدۀ برخی تمام صورت، آن سان که در عرف بدون ریش به شمار آید. برخی فقها به احتیاط واجب آن را جایز نمی دانند. شافعی ها ریش تراشی را مکروه می دانند. «سبیل» جزو ریش نیست و تراشیدن آن اشکال ندارد.

معنی کلمه ریش تراشی در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] ریش تراشی یا حَلقِ لِحیه، از موضوعاتی است که در فقه درباره حرمت یا عدم حرمت آن برای مردان بحث می شود. این موضوع نخستین بار در قرن هفتم هجری، به عنوان یک مسئله فقهی مطرح شده است. از قرن هشتم تا قرن سیزدهم، فقیهان به حرمت ریش تراشی فتوا می دادند؛ اما امروزه بیشتر فقها آن را بنا بر احتیاط واجب حرام می دانند. ابوالقاسم خوئی و برخی از مراجع تقلیدِ پس از او، باقی گذاشتن ریش ناحیه چانه و تراشیدن بقیه ریش (مانند ریش پروفسوری) را حرام نمی دانند.
ریش تراشی نخستین بار در قرن هفتم هجری به صورت یک مسئله فقهی مطرح شد. اولین فقیهی که از این مسئله سخن گفت، یحیی بن سعید حلی بود که تراشیدن ریش را برای مردان شایسته ندانست؛ البته این سخن، بر حرمت تراشیدن دلالت ندارد و تنها نشان می دهد که از دیدگاه او این کار مکروه بوده است.
در نوشته های شهید اول که یک قرن پس از او می زیست، عبارتی وجود دارد که اشاره به حرمت تراشیدن ریش نزد وی دارد؛ اما تنها از قرن دهم یا یازدهم هجری بود که فقیهانی چون ابن ابی جمهور احسایی، میرداماد و شیخ بهایی به صراحت به حرمت آن فتوا دادند. بعد از آنها نیز دیگر فقیهان چون حر عاملی، صاحب جواهر و شیخ انصاری قائل به حرمت ریش تراشی شدند.

جملاتی از کاربرد کلمه ریش تراشی

مردی جلو آمد و با تیغ ریش تراشی که برداشته بود گردن او را مجروح کرد و مردی دیگر خارهای گل را روی شکم آبراموویچ کشید.
در طی مصاحبه‌ای در سال ۲۰۰۵، رانی جیمز دیو عنوان کرد که او از این ترانه ناخشنود بوده و علت را پاپ بودن سبک آن بیان کرد، حتی او ابراز داشت که پس از ضبط، از شدت ناراحتی قصد داشته تا کاست را با تیغ ریش تراشی از بین ببرد اما بقیه اعضای گروه مانع او شده‌اند.