روم شرقی
معنی کلمه روم شرقی در فرهنگ فارسی
بیزانس . قسمت شرقی روم بزرگ یا بیزانس که از ۳۹۵ م . پس از مرگ تئودسیوس اول بوجود آمد و پایتخت آن قسطنطنیه بود .
معنی کلمه روم شرقی در دانشنامه آزاد فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه روم شرقی
نام روم بعد از فروپاشی امپراتوری روم شرقی در دوره سلجوقیان روم و بعد عثمانیان همچنان بهکار میرفت.
وی همدوره با فرمانروایی امپراتور موریس و هراکلیوس بود. او کتابی دربارهٔ پادشاهی موریس در هشت جلد نوشتهاست؛ این کتاب در سنجش با آن پروکوپیوس ارزش کمتری دارد و با نثری متکلف نوشته شدهاست. ولی در آن اطلاعات ارزشمندی پیرامون مردمان اسلاو و مردمان ایرانی آورده شدهاست. تئوفیلاکتوس او جنگ هراکلیوس و خسرو پرویز را میان سالهای ۶۱۰ تا ۶۲۸ میلادی شرح دادهاست. ولی گزارشی دربارهٔ جنگ روم شرقی با عربهای مسلمان در آن درج نشدهاست.
برخی نویسندگان ترک این دریاچه را ارومیه یا رومیه نوشته، و چنین پنداشتهاند که منسوب به روم شرقی است.
پژوهشها در این مؤسسه به مطالعهٔ دوران پیشاکلمبی و امپراتوری روم شرقی و همچنین طراحی منظر، و طراحی باغ اختصاص دارد.
بعدها، مستعمرات یونان باستان، روم باستان و امپراطوری روم شرقی، مانند تایراس، اولبیا و هرموناسا در اوایل قرن ششم قبل از میلاد در کنار دریای سیاه تأسیس شدند و در اواسط قرن ۶ بعد از میلاد رونق خوبی پیدا کردند.
داگیستائوس ( یونانی: Δαγισθαῖος داگیستایوس ) یک فرمانده نظامی روم شرقی قرن ششم بود که احتمالاً منشأ گوتی داشت و در خدمت امپراتور ژوستینین یکم بود.
با سقوط امپراتوری روم غربی، سوریه در ۳۹۵ میلادی بخشی از امپراتوری روم شرقی شد.
بر اساس کاوشهای باستان شناسی جدید، یکی دیگر از تئوریها بر خلاف با تئوریهای سنتی نشان میدهد که با توجه به کلیساهای قدیمی امپراتوری روم شرقی که سالن دراز دارند، و از قرن ۸ میلادی به جا ماندند همچنین بخشهایی از دیوارهای شهر نشان میدهند که در زمان ساخته شدن در این شهر زیستگاههای بزرگ از قبل وجود داشتند.
صلیبیان در ابتدا با هدف بازپسگیری اورشلیم و سرزمینهای مقدس از مسلمانان شروع به جنگ کردند و مبارزات آنها در حقیقت پاسخی بود به درخواست رهبران امپراتوری روم شرقی برای جلوگیری از پیشروی ترکان سلجوقی در آناتولی. همچنین، عبارت جنگهای صلیبی برای توصیف مبارزاتی همزمان و پس از آن در قرن ۱۶ بهکار میرود که در خارج از شام به دلایل مختلف مذهبی، اقتصادی و سیاسی معمولاً علیه پاگانها و خوارج مسیحی و افراد تکفیرشده انجام شد. رقابتها بین مراکز قدرت مسیحی و مسلمان گهگاه منجر به اتحاد بین جناحهای مذهبی در برابر مخالفان خود شد؛ مانند اتحاد مسیحیان با سلجوقیان روم در نخستین جنگ صلیبی.
ارمنستان اگر عوامل و شرایط قدرت نظامی قابل توجهی در خود نداشت بدون شک نمیتوانست استقلال خود را بدست بیاورد و سپس از آن دفاع کند. مظهر این قدرت نظامی در وهله اول همان کوه نشینان و دهقانان ارمنی بودند، همان نژاد نیرومند و خو گرفته به یک گذران سخت و دشوار در سرزمین دست نیافتنی خود، همان مردانی که برای ارمنستان و سپس برای امپراتوری روم شرقی پیادهنظامی مقاوم تدارک میدیدند، سربازانی که در جنگهای بیشمار آخرین پایه مقاومت را تشکیل میدادند.