روش بخش. [ رَ وِ ب َ ] ( نف مرکب ) حرکت دهنده و به جنبش درآورنده. ( ناظم الاطباء ) : روش بخش پرگار جنبش پذیر سکونت ده نقطه جایگیر.نظامی.رجوع به روش شود.
معنی کلمه روش بخش در فرهنگ فارسی
حرکت دهنده و به جنبش در آورنده
جملاتی از کاربرد کلمه روش بخش
این روش برای رفع انسداد بینی استفاده میشود. البته در کنار درمان در این روش بخشی از اعصاب بینی که عبور هوا را گزارش میکنند نیز بردادشته میشود که این کار موجب بروز سندرم بینی خشک میشود.
روش هیستوگرام میتواند به سرعت برای اعمال به فریمها خود را تطبیق دهد و همزمان بازده خود را حفظ کند. وقتی که فریمهای مختلف در نظر گرفته شوند، روش هیستوگرام را میتوان در چند حالت به تصویر اعمال کرد. همان عملیاتی که میتواند بر روی یک فریم اعمال شود، میتواند برای چند فریم هم پیادهسازی گردد و نهایتاً خروجی اصلی، مجموع تمامی خروجی فریمها خواهدبود. قلهها و درهها که پیش تر به سختی قابل شناسایی بودند، به سادگی تمیز داده میشوند. روش هیستوگرام در جاییکه دیتای خروجی برای مشخص کردن مُد رنگ در محل پیکسل استفاده میشود، میتواند بر اساس پیکسل هم اعمال شود. این روش بخشبندی بر اساس اشیاء متحرک و محیط ساکن است. ازین روش در پیدا کردن موقعیت ابجکتهای متحرک در ویدئوها، استفاده میشود.
روش عشق روش بخش بود بیپا را خوش روانش کند ار خود زمن صد زمنست
در این روش بخشهای مختلف پروژه به صورت ماژولهای مجزا قابل کامپایل هستند؛ ولی از طرفی هم عملیات کامپایل تکتک ماژولها و چسباندن نهایی آنها به یکدیگر، فرایندی زمانبر و پراشتباه و درد سر ساز است است.