روسته

معنی کلمه روسته در لغت نامه دهخدا

روسته. [ س ُ ت َ / ت ِ] ( اِ ) راسخت. مس سوخته. نحاس محرق. روسختج. ( از انجمن آرا ). رجوع به روسختج و راسخته و روسوخته شود.

جملاتی از کاربرد کلمه روسته

لازم است ذکر شود پیشینه روسته بیش از ۳۰۰ سال است و فردی به نام سلمان بیک[۶] از نواحی استان فارس برای اولین بار در این سرزمین پا نهاده‌است و همچنین تمامی مردم روستا به زبان فارسی تسلط کامل دارند