روسبی

معنی کلمه روسبی در لغت نامه دهخدا

روسبی. ( ص ) روسپی. این کلمه در زمان صحابه و تابعین نیز متداول بوده و به مرد هم اطلاق می شده : قال سفیان ابی عثیمه و اسمه سلمةبن مجنون قال کان بینی و بین رجل منازعة فقلت له یا روسبی. ( الکنی و الاسماء از یادداشت بخط مؤلف ). و رجوع به روسپی شود.

معنی کلمه روسبی در فرهنگ فارسی

( صفت ) زن بدکار فاحشه بد کاره .

جملاتی از کاربرد کلمه روسبی

پیش ازین گفتم سه بوسش را همی مردمست آن روسبی زن مردمست
قلتبان، پا نهد بپایه ی تخت روسبی سرکشد بسایه ی تاج
زنت چو مادر و مادرت روسبی چو زنت پدرت چون تو و تو چون پدرت گنده بغل
خرسری زان روسبی زن ساختند سوزنیِّ دیگر از من ساختند
روسبی از کم و بیش آنچه کند گرد، همه صرف، گلگونه و عطر و زر و زیور گردد