روزی شدن

معنی کلمه روزی شدن در لغت نامه دهخدا

روزی شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) نصیب شدن. قسمت شدن : زکوة مال بده تا سلامتی دنیا و عقبی را بیابی و تو را بهشت روزی شود. ( قصص الانبیاء ).
وصل تو روزی نشد و روز شد
سود نه و مایه زیان خوشتر است.انوری.شد حظ عمر حاصل گر زانکه با تو ما را
هرگز بعمر روزی ، روزی شود وصالی.حافظ.

معنی کلمه روزی شدن در فرهنگ فارسی

نصیب شدن . قسمت شدن

جملاتی از کاربرد کلمه روزی شدن

معاون شهردار تهران خبر داد تا پایان سال ۱۳۹۶ از قطارهای تندرو با سرعت ۱۲۰ کیلومتر در ساعت در این مسیر استفاده خواهد شد که فاصله تهران تا پرند را در ۳۴ دقیقه طی می‌کند و همچنین خبر از شبانه روزی شدن تعدادی از ایستگاه‌های خط ۱ و خط ۴ متروی تهران داد که به گفته وی با این اقدام فرودگاه امام خمینی و فرودگاه مهرآباد از طریق مترو به یکدیگر متصل می‌شوند که به سرانجام نرسید.