روز عرض

معنی کلمه روز عرض در لغت نامه دهخدا

روز عرض. [ زِ ع َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روز سان. رجوع به عرض و سان شود. || روز قیامت :
پس بود ظلمات بعض فوق بعض
نی خرد یار و نه دولت روزعرض.مولوی.

معنی کلمه روز عرض در فرهنگ فارسی

روزسان .

جملاتی از کاربرد کلمه روز عرض

بس ملامتها که خواهد برد جان نازنین روز عرض از دست جور نفس ناپرهیزگار
صد انفعال رسد عاقبت عروسان را ز موی‌های دروغین به روز عرض جمال
و چون حضرت على بن الحسين صلوات الله عليهما مى خواست وضو بسازد زرد مى شدرنگ مباركش . پس مى پرسيدند از آن حضرت كه چه مى شود شما را در وقت وضو ساختن ؟مى فرمود كه : چه مى دانيد شما كه من در پيش روى چه كسى بايد بايستم و در چهحضرتى در مقام عرض نياز درمى آيم و هريك از اين اخبار، دلالت دارد بر آنكه حاضرگردانى در دل خود، عظمت الهى و التفات به جانب اقدس او را درحال عبادت و انقطاع از ماسواى الله و چون بشنوى آواز مؤذن را بخاطر بياور نداى روزقيامت را، و مسارعت كن به ظاهر و باطن خود را اجابت آن ، بدرستى كه كسانى كه مسارعتمى نمايند بر اجابت اين ندا، ايشان را ندا مى كنند در روز عرض ‍ اكبر با لطف و خوشىپس عرض كن اين ندا را بر دلت اگر چنانچه بيابىدل خود را پر از فرح و بشارت و مستعد رغبت و شتافتن به سوى نماز آن وقت بدان كهمى رسد تو را نداى بشارت و رستگارى در روزى كه حق تعالى حكم به حق مى فرمايددر ميان بندگان خود.
زان حذر کن که روز عرض حساب عرضه گردد بطون اوراقم
هوا ز گرد سواران چو روی اهل سقر زمین ز بانگ دلیران چو روز عرض نشور
پس بود ظلمات بعضی فوق بعض نه خرد یار و نه دولت روز عرض
به روز عرض رایش مهر رخشان نتابد چون به نور مهر اجرام
گفت روزی فرخ و مسعود بود روز عرض لشگر محمود بود
اگر دمی به خموشی تو را میسر شد زعمر قسم تو آن است روز عرض جزا
روز عرض لشکرت تعبیر او خواهد شدن گر شبی بیند فلک روز قیامت را به خواب
چون زهم بگشایی اوراق جراید روز عرض وان همایون کلک گوهروار گیری در بنان