روز سیاه

معنی کلمه روز سیاه در لغت نامه دهخدا

روز سیاه. [ زِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از روز بد. ( برهان قاطع ) ( غیاث اللغات ) ( از شرفنامه منیری ) ( آنندراج ). || روز ماتم. ( برهان قاطع ) ( غیاث اللغات ) ( از انجمن آرا ) ( از شرفنامه منیری ) ( آنندراج ). || روز نحس. ( برهان قاطع ) ( ازغیاث اللغات ) ( از شرفنامه منیری ) ( آنندراج ). || روز آزار و تشویش. ( از برهان قاطع ). || کنایه از ایام عاشقی و هجران. ( از لغت محلی شوشتر ).
- امثال :
پول سفید برای روز سیاه است ؛ از پس انداز کردن برای روزهای تاریک زندگی نباید غفلت کرد. ( از فرهنگ عوام ).

معنی کلمه روز سیاه در فرهنگ فارسی

کنایه از روز بد . یا روز ماتم

جملاتی از کاربرد کلمه روز سیاه

نباشد صبح شب‌های فراقم را از آن واعظ که می‌بالند از روز سیاه من به خود شب‌ها
حزب همبستگی افغانستان یکی از مخالفان جدی حضور نظامی آمریکا و ناتو در افغانستان است و معمولاً سالروز ورود عساکر آمریکایی به افغانستان را من‌حیث روز سیاه محکوم می‌کنند و تظاهراتی در کابل راه انداخته پرچم آمریکا را به آتش می‌کشند.
چشم دلسوزی مدار از همرهان روز سیاه کز سکندر، خضر می‌نوشد نهانی آب را
در روز حمله، کایلی مور گیلبرت، کارشناس اسلام‌شناسی، نوشت: «بیش از ۳۰ سال و ۳ میلیون دلار پاداش، سرانجام فتوای زهرآگین خمینی به سلمان رشدی رسید. یک روز سیاه برای آزادی بیان، زبان، مذهب و وجدان. یک روز غم‌انگیز برای ادبیات». بهروز بوچانی، روزنامه‌نگار ایرانی در تبعید، چاقوزدن رشدی را محکوم کرد و آن را «حمله به آزادی بیان» خواند.
نیست ممکن خنده بر روز سیاه ما کند در نظر هر کس که چشم سرمه داری داشته است
زاهد به بزم مستان دیگرتو چهره منمای شبهای جمعه‌کم نیست روز سیاه مینا
آن‌ها [ترک‌ها] در مجموع، از آن روز سیاهی که وارد اروپا شدند، یکی از بزرگ‌ترین نمونه‌های ضدبشریت در میان انسان‌ها بودند. هرکجا رفتند، یک خط سیر از خون پشت سر خود به‌جا گذاشتند و هرچه مسلط‍تر شدند، تمدن از انظار ناپدید شد. آن‌ها در همه‌جا با زور حکومت کردند و مخالف حکومت قانونی بودند.
به آب چشم بگویش که از زمان فراق شدست روز سیاه و شدست مو کافور
نومیدی و آنکه ز تو این تیرگی بخت در روز سیاه و شب دیجور نگنجد
می توان روز سیاه از خصم داد خود گرفت صبر آن دارم که خط گرد رخش پیدا شود
خبر از زلف او با جان غم پیوسته آوردم عجب روز سیاهی بر سر این خسته آوردم
شبه رمان روز سیاه کارگر نوشتهٔ احمدعلی خداداده کرد دینوری (عضو حزب دموکرات عامیون ایران) است که در سال ۱۳۰۵ در کرمانشاه منتشر شد و ترجمهٔ روسی آن در سال ۱۳۱۴/۱۹۳۵ در تاشکند به چاپ رسید.
عزای بین‌المللی هزاره در ۲۵ سپتامبر یک روز به نام روز سیاه هزاره برای قربانیان قیام هزاره‌ها در دهه ۱۸۹۰ است و هدف شان به رسمیت رساندن این فاجعه ننگین به‌عنوان یک نسل‌کشی است.
حجاب روشنی دل بود حلاوت عیش که موم روز سیاهی در انگبین دارد
از آفتاب، صلح به روز سیاه کن نقشی که بر مراد بود زین نگین مجو