رودم

معنی کلمه رودم در لغت نامه دهخدا

رودم. [ دَ ] ( صوت ) در تداول محلی ، محبت کردن مادران است به اطفال. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). از: رود ( بمعنی فرزند ) +میم ( ضمیر متصل ) ترکیب یافته است و مجموعاً معنی «فرزندم » از آن اراده میشود. رجوع به رودم رودم شود.

جملاتی از کاربرد کلمه رودم

از نظر می رودم چهر دلارای حبیب کی بپاید ز پیش پای دل از پند ادیب
ور در سر آن زلف پریشان رودم دل از بهر دل خسته پریشان نتوان بود
از دل رودم یاد تو بیرون نه و هرگز لیلی رود از خاطر مجنون نه و هرگز
گفتی آیی به سرم چون رودم از تن جان نیست انکار در اقرار تو یا شاه نجف
گفتم: بکار عشق، مرا میدهی فریب؟ در کار شاعری رودم چون بکار دست؟!
گر دین رودم در سر کار تو نگردم الا که پرستار خدایی که تو باشی
اسبهائی بجنیبت رودم در موکب که بدرند دل وگوش فلک را بصهیل
رودم دل کجا ز کنج لبت گوشه دلگشا همین باشد
می‌نرود از دلم ارادت خسرو گر رودم جان هزار بار ز پیکر
گرچه از رفتن او می رودم صبر و شکیب هر کجا رفت خدایا به سلامت ببرش