روحانیات

معنی کلمه روحانیات در لغت نامه دهخدا

روحانیات. [ نی یا ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ روحانیة. رجوع به روحانیة شود.
- عالم روحانیات ؛ عالم عقول و نفوس مجرده. ( فرهنگ علوم عقلی سجادی ص 281 ). و رجوع به عالم روحانی ( ذیل روحانی ) شود.

جملاتی از کاربرد کلمه روحانیات

بدان که عذر ایشان از پیش پیدا کرده آمد که چیست و این سخن مخالف آن نیست که هر چه ایشان گفته اند در شرح آخرت درست است، ولکن از شرح محسوسات بیرون نشده اند یا روحانیات را ندانسته اند و یا آن که بدانسته است شرح نکرده است که بیشتر خلق در نیابند.
این آیین رابطه بین روحانیات و دنیویات یا مذهب و سیاست را معلوم می‌کند.
از کمالِ نفسِ انسان حاصل ست این اقتباس آنکه استدلال می گیرند از روحانیات