روح راح

معنی کلمه روح راح در لغت نامه دهخدا

روح راح. [ ح ِ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) لحنی است از موسیقی قدیم.راح روح. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به روح شود.

معنی کلمه روح راح در فرهنگ فارسی

( اسم ) لحنی است از موسیقی قدیم راح روح .

جملاتی از کاربرد کلمه روح راح

وز پی نفی عقل و راحت روح راح صافی چو عقل و روح بیار
روح را با روح راح عشق از مبدای کون هر نفس با یکدگر زان اتصالی دیگرست
راحت روح من است رایحه روح راح تا به صباح از مسا تا به مسا از صباح
درید قدرت وجودت چل صباح داد ترکیبی مرورا روح راح
بودش از دست یار روحانی راحت روح راح ریحانی
نوبهاری ظریف و دل بند است باد را روح راح پیوند است
برداشتیم از کف ساقی روح راح درجام آفتاب می لعل هر صباح