روح راح
معنی کلمه روح راح در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه روح راح
وز پی نفی عقل و راحت روح راح صافی چو عقل و روح بیار
روح را با روح راح عشق از مبدای کون هر نفس با یکدگر زان اتصالی دیگرست
راحت روح من است رایحه روح راح تا به صباح از مسا تا به مسا از صباح
درید قدرت وجودت چل صباح داد ترکیبی مرورا روح راح
بودش از دست یار روحانی راحت روح راح ریحانی
نوبهاری ظریف و دل بند است باد را روح راح پیوند است
برداشتیم از کف ساقی روح راح درجام آفتاب می لعل هر صباح