رهایی بخش

معنی کلمه رهایی بخش در لغت نامه دهخدا

رهایی بخش. [ رَ ب َ ] ( نف مرکب ) آزادکننده و معاف کننده. ( ناظم الاطباء ). آزادکننده و رهایی دهنده. ( آنندراج ). خلاص بخش.

معنی کلمه رهایی بخش در فرهنگ فارسی

آزاد کننده و معاف کننده آزاد کننده و رهایی دهنده .

معنی کلمه رهایی بخش در دانشنامه آزاد فارسی

رهایی بخش (the Liberator)
(یا: لیبراتور) لقبی که به سیمون بولیوار، رهبر انقلابی امریکای جنوبی؛ دانیل اوکانل، رهبر سیاسی ایرلند؛ و برناردو اوایگینس، انقلابی شیلیایی، داده اند.

جملاتی از کاربرد کلمه رهایی بخش

یک سال پس از شورش زیتون در سال ۱۸۶۳ میلادی، شورش‌هایی در بین روستائیان ارمنی ولایت «موش» در سال ۱۸۶۵ میلادی صورت گرفت. از این پس است که انجمن‌های مخفی در جهت پیشبرد جنبش‌های رهایی بخش ارمنیان شکل می‌گیرد. این امر اولین هسته شکل‌گیری حزب داشناک را تشکیل می‌دهد. به عنوان مثال در سال ۱۸۷۲ میلادی گروه مخفی (اتحادیه رستگاری) در شهر وان به وجود آمد.
به شام آی و مرا از قفس رهایی بخش تو گلشن من و من عندلیب آن چمنم
پدر بیا و ز بحر غمم رهایی بخش که سیل اشک، ز هجرت رسیده تا کمرم
بیاور ساقی آن جام صفا را دمی از ما رهایی بخش ما را
نظریه بنیادی لطف‌آبادی در پژوهش‌های روان‌شناسی و علوم تربیتی با نام خردگرایی مینوی (بهشتی) و علمی ارائه شده‌است که فلسفه زیربنایی همه دیدگاه‌های وی است. او عقیده دارد که با اتکاء به خردمندی و اندیشه درست می‌توان دانش عینی در روان‌شناسی و علوم تربیتی را با هستی مینوی و والا در پیوند با یکدیگر قرارداد و از این راه، افقهای روشن و مطمئن و رهایی بخش برای زندگی رسا و شادمانه را پیش روی خود گشود. این دیدگاه و کاربردهای آن را می‌توان در آثار لطف‌آبادی (از جمله در آخرین مقالاتی که در سایت وی است) مطالعه کرد.