رهانیده

معنی کلمه رهانیده در لغت نامه دهخدا

رهانیده. [ رَ دَ / دِ ] ( ن مف ) رهانده. نجات داده شده. خلاص گردانده. ( از یادداشت مؤلف ). نَقَذ. ( منتهی الارب ). رجوع به رهانده و رهانیدن شود.

معنی کلمه رهانیده در فرهنگ فارسی

رهانده . نجات داده شده . خلاص گردانده .

جملاتی از کاربرد کلمه رهانیده

ستایش گرفت آفریننده را رهانیده از بد تن بنده را
استدلال دیگر در مخالفت با اعدام این است که مجازات اعدام ممکن است به کشتن اشتباهی افراد بی‌گناه و بی‌عدالتی منجر شود. قربانیان بی‌گناه زیادی تا کنون اعدام شده‌اند. در سال ۲۰۱۷، ۱۵۹ زندانی منتظر اعدام بر اثر پیدا شدن مدرک از مجازات اعدام رهانیده‌شدند که این مطلب نشان‌دهندهٔ این است که همین زندانیان بی‌گناه ممکن بود اعدام شوند. البته غیرممکن است که بتوان آمار دقیق افراد بی‌گناهی که به اشتباه اعدام شده‌اند را به دست آورد زیرا دادگاه‌ها معمولاً تحقیقات را برای اثبات یا رد بی‌گناهی فردی که دیگر زنده نیست ادامه نمی‌دهند، با این حال تا کنون بی‌گناهی تعداد زیادی از اعدامی‌ها ثابت شده است.
مرا امشب شهنشاهی لطیف و خوب و دلخواهی برآورده‌ست از چاهی رهانیده ز بیماری
قیضه بتن بسته ز موی زهار بیضه رهانیده ز نیفه ازار
مانالزه‌ها که در شرایطی وخیم با گرفتن پول از خواهر روژه سارته او را از دست سیستم قضایی فرانسه رهانیده‌اند در قدم دوم خود را درگیر نقشه سرقت از موزه‌ای می‌بینند که روژه توانسته به‌دست بیاورد.
همچنین مریدان ساتیا سای بابا بر این باورند که او با انتقال درد مریدانش به خویشتن، آن‌ها را از رنج و اندوه رهانیده‌است.
صادق خلخالی در کتاب خاطرات خود آورده که او به تمام کارهای خود با شهامت و شجاعت، اعتراف کرد، فکر می‌کرد شاید به سبب این رک‌گویی‌ها از حکم نهایی رهانیده شود.
ز خلق راحت تنهائیم رهانیده بکنج خلوت خود در بهشت بیحورم