رنگ پذیر

معنی کلمه رنگ پذیر در لغت نامه دهخدا

رنگ پذیر. [ رَ پ َ ] ( نف مرکب ) آنکه یا آنچه رنگ پذیرد. آنکه یا آنچه رنگ بردارد. رجوع به رنگ پذیرفتن و رنگ برداشتن و رنگ گرفتن شود.

معنی کلمه رنگ پذیر در فرهنگ فارسی

آنکه یا آنچه رنگ پذیرد آنکه یا آنچه رنگ بردارد

جملاتی از کاربرد کلمه رنگ پذیر

شفافیت لیف موقعی که در ماکزیمم تورم خود قرار دارد ایجاد نمی‌گردد. حداکثر تورم در غلظت سود معادل ۱۷۰ گرم بر لیتر ایجاد می‌شود و شفافیت ماکزیمم در غلظت سود معادل با ۲۶۰–۳۰۰ گرم بر لیتر در حین اعمال کشش. همچنین هرچه درجه حرارت کاهش باید شفافیت افزایش می‌یابد. باید این نکته ذکر شود که در اثر افزایش کشش شفافیت افزایش می‌یابد و در صورتی که جمع شدگی کالا به صفر برسد شفافیت فوق‌العاده خواهد بود اما خواص رنگ پذیری نسبت به حالتی که کالا تحت کشش قرار نگرقته کاهش می‌یابد.
بهرام خون خصم تو ریزد بتیغ کین کان تیغ نیست رنگ پذیر اندر آسمان
فتد در آینه گرعکس رای انور تو به هیچ وجه نگردد در آب رنگ پذیر
نگر به لاله و طبع بهار رنگ پذیر یکی برنگ عقیق و دگر ببوی عبیر
یعنی ای خواجه باش رنگ پذیر دیو شهوت مدار بی زنجیر