رقام

معنی کلمه رقام در لغت نامه دهخدا

رقام. [ رَق ْ قا ] ( ع ص ، اِ ) رقم کننده. ( مهذب الاسماء ). رجوع به رقم شود. || مطرز. طرازی. آنکه علم جامه کند. ( یادداشت مؤلف ). || منسوب است به رقم که یک رقم پارچه و لباس بوده. ( از انساب سمعانی ).
رقام. [ رَق ْ قا ] ( اِخ ) ابوولید عباس بن ولید رقام قطان. از راویان است و از عبدالاعلی و محمدبن یزید واسطی روایت کرد و ابوزرعة و ابوحاتم رازی از او روایت دارند. وی از ثقات بشمار است. ( از لباب الانساب ).

جملاتی از کاربرد کلمه رقام

رقام ازل به کلک تقدیر قسام ابد به تیغ تدبیر