رفیقی. [ رَ ] ( حامص ) رفاقت و مؤانست و همدمی و مصاحبت و دوستی. ( ناظم الاطباء ). رفیقی. [ رَ ] ( اِخ ) شاعری است متوفی بسال 939 هَ. ق. او راست دیوانی به ترکی. ( یادداشت مؤلف ). رفیقی. [ رَ ] ( اِخ ) آملی. از گویندگان ایرانی الاصل فارسی زبان دربار اکبرشاه و از مردم آمل بود. وی به هندوستان سفر کرد و در اکبرآباد اقامت گزید. بیت زیر ازوست : زخم شمشیر جفای تو به مرهم بستم تا ازو چاشنی درد تو بیرون نرود.( از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ).رجوع به صبح گلشن ص 184 و فرهنگ سخنوران شود.
جملاتی از کاربرد کلمه رفیقی
بهزاد کریمی دربارهٔ او میگوید «حمید اشرف رفیقی بوده که سالهای معینی مسئولیت بسیار سنگین حفظ سازمان را بر دوش کشید و در مقیاس خودش و در حد توان و امکاناتش در آن سالها کارهای بزرگی برای حفظ سازمان انجام داد.»
نه صدیقی که گرددم دمساز نه رفیقی که باشدم یاور
بهروز بوچانی کتاب رفیقی نه مگر کوهستان را در ۵ سال با پیامکهایی که با پیامرسان فوری واتساپ برای دوستش امید توفیقیان در استرالیا میفرستاد و امید توفیقیان آن را از زبان فارسی به زبان انگلیسی برگردان میکرد.
بدو الماس گفت، ای یار خودخواه نه تنهائی، رفیقی هست در راه
«رفتن»، خط اصلی فیلم است. یک مرد جنوبی آرزوی سفر دارد. سفری که در ذهن او به مفهوم رسیدن به تمام امیدها و آرمانهاست یا لااقل جوری آسودگی و آرامش که رنگ خوشبختی دارد. این سفر که به انگارهٔ رهیدن از یک محیط خفقانآور است، نوعی ترس و اضطراب را نیز در او دامن میزند. واهمهای درونی پیوسته رنجش میدهد تا جایی که احساس میکند تمام عوامل ضد او بسیج شده تا مانع فرارش گردند. با سرباز زدن رفیقی که قول آمدن و همراهی به او داده، دیوار اتکاء مرد به کلی فرو میریزد و ترس بیش از همیشه بر او مستولی میگردد.
رفیقی کردهای با جان از آن سر ندانی چون کنم این سر تو رهبر
به دل گفتم رفیقی تا به منزل ندانستم رفیق نیمه راهی
بهروز بوچانی (زادهٔ ۱ مرداد ۱۳۶۲) روزنامهنگار، فعال سیاسی و نویسنده کرد ایرانی می باشد. شرح حال او که با نام رفیقی نه مگر کوهستان که در اردوگاه پناهندگان مانوس نوشت برنده جوایز متعددی شدهاست. او از سال ۲۰۱۳ تا نوامبر ۲۰۱۷ در جزیره مانوس گرفتار بود.او همچنین به عنوان استاد مهمانِ دانشگاه بیرکبک لندن دعوت به همکاری شد.
بتا جور دشمن بدردش پوست رفیقی که بر خود بیازرد دوست
صاحب خبرم ز هر طریقی یعنی به رفیقی از رفیقی
«کسانی در مراکز تجمع مردم گودالی میکنند و تمام بدن برهنه خود را تا گردن در خاک فرومیکنند. به طوری که جز سرشان بیرون نمیماند. ایشان رفیقی دارند که از حاضران یا رهگذران برای آنها صدقه جمع میکنند. آنها پیش از فرورفتن در گودال در سبدی به اندازۀ قامتشان فرومیروند و در تنگ سبد را کاملاً به گردن میچسبانند. پس از آنکه با سبد در گودال فرورفتند، قسمتهای خالی بیرون سبد را تا زیر ریششان از خاک پر میکنند و در هنگام عصر به کمک یکی از همدستان خود از سبد خارج میشوند و شب را به خوردن و استراحت میگذرانند. صبح فردا پیش از روشنشدن هوا به سبد باز میگردند و تا آخرین روز عزاداری کار خود را انجام میدهند»
در ۱۴ نوامبر ۲۰۱۹ بهروز بوچانی با روادید مسافرتی، به کرایستچرچ نیوزیلند سفر کرد تا در رویداد ادبی «جشنواره کلمه» شرکت کند. او در این رویداد درباره کتاب رفیقی نه مگر کوهستان سخن گفت که جوایز ادبی بسیاری بدست آوردهاست. بوچانی پس از ورود به نیوزیلند گفت دیگر هرگز به پاپوآ گینهنو و استرالیا بر نمیگردد. وی اسناد موقت سفر و مجوز این سفر را از اداره مهاجرت پاپوآگینه نو دریافت کردهاست. در فرودگاه، گلریز قهرمان، فعال حقوق بشر ساکن نیوزلند به استقبال بوچانی آمده بود.
تا نه پنداری طریقی روشنست روشنایی از رفیقی روشنست
در آوریل ۲۰۱۹ کتاب رفیقی نه مگر کوهستان برنده جایزه برتر ادبی نیو ساوت ولز به ارزش ۱۰ هزار دلار شد.
بهروز بوچانی در میانه نوشتن این کتاب بارها نوشتههای دستی او توسط نیروهای امنیتی جزیره مأنوس ضبط شدند. بعد از این اتفاق او تصمیم گرفت. کتاب رفیقی نه مگر کوهستان را در ۵ سال با پیامکهایی که با پیامرسان فوری واتساپ برای دوستش امید توفیقیان در استرالیا میفرستاد و امید توفیقیان آن را از زبان فارسی به زبان انگلیسی برگردان میکرد.
گفتم که رفیقی کن با من، که من ات خویشم
وگر ناگزیرت بباید رفیق رفیقی گزین، رهنمای طریق
گفتم که: رفیقی کن با من که منم خویشت گفتا که: بِنَشْناسَم منْ خویشْ ز بیگانه
نه همدمی نه رفیقی نه مژدهٔ وصلی بنال فیض که جز ناله نیست دمسازم
مجنون رفیقی هروی در رساله تألیف خود به نام «خط و سواد» ضمن ارائه شرح حال خود در باره این ابداعش که آن را مزید بر اختراعات قبلی خود میداند نوشته: «قداخترعت اختراعاً خطاً غریباً من المعکوس مشکلاً بهشکل الانسان و غیره وسمّیته بالتوامان فقسمته صورتین متشابهین المتقابلین برین صورت