رضعه

معنی کلمه رضعه در لغت نامه دهخدا

( رضعة ) رضعة. [ رَ ض َ ع َ ] ( ع اِ ) واحد رضع، یعنی یک خرمابن ریزه و خرد. ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به رضع در این معنی شود.
رضعة. [ رَ ض ِ ع َ ] ( ع ص ) مؤنث رَضِع. ( ناظم الاطباء ). رجوع به رَضِع در معنی های وصفی شود.

جملاتی از کاربرد کلمه رضعه

دوم - اينكه رضعه هاى پانزده گانه پشت سر هم واقع شود، يعنى در اين عدد از شير زنديگر شكم سير نشود كه اگر سير بشود بنابر اقوى و اگر چند جرعه باشد بنابراحتياط كافى نيست ، بله در پشت سر هم بودن پانزده رضعه لب تر كردن از شير زنىديگرى مضر به توالى نيست ، همچنانكه فاصله شير غير از ساير خوراكيها ونوشيدنيها مضر نيست ، هر چند كه بآن خوراكى تغذى كرده باشد.
سوم - كامل شدن پانزده شكم از يك زن باشد، پس اگر بعضى از رضعه هايش از يك زنو بقيه از زن ديگر باشد نشر حرمت نمى كند هر چند كه شوهر هر دو زن يكى باشد،بنابراين هيچيك از آندو زن مادر طفل و شوهر او پدرطفل نمى شود.
اول - اينكه هر بار كه طفل گرسنه مى شود شير راكامل بخورد و سير شود بطوريكه خودش پستان را رها كند، و اما صرف پستان بدهان اوگذاشتن و چند جرعه ناقص مگيدنش (كه معمولا براى آرام گرفتن كودك از گريه انجاممى شود) بحساب نمى آيد حتى چند بار اينطور شير خوردنش يك بار هم حساب نمى شود،بله اگر طفل پستان را به دهان مى گيرد و پس از چند جرعه نوشيدن براى تنفس باتوجه به اسباب بازى يا استفاده از پستان ديگر يا علتى ديگر آن را رها مى كند همه آنجرعه هاى بريده از هم يك رضعه (9) حساب مى شود.
و در الدرالمنثور است كه مالك و عبدالرزاق از عايشه روايت آورده اند كه گفت : در زمانرسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) از جمله آياتى كه جزء قرآن بود، رضعات دهگانهمعلوم بود، كه با پنج رضعه معلوم نسخ شد، عايشه خواسته است بگويد آيه شريفهنخست (اللاتى ارضعنكم عشر رضعات معلومات ) بود، سپس نسخ شد و (اللاتىارضعنكم خمس رضعات معلومات ) نازل شد و سپسرسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) در گذشت ، در حالى كه آن جمله جزء قرآن بود وقرائت مى شد.