رشدان

معنی کلمه رشدان در لغت نامه دهخدا

رشدان. [ رَ ] ( اِخ ) نام مردی. ( از منتهی الارب ).

جملاتی از کاربرد کلمه رشدان

با این‌که در روز استماع دادرسی در روز ۱ ژوئیه هیچ وکیل مدافعی در دادگاه وجود نداشت، ولی ساجده طلفاح همسر اول صدام، یک گروه ۲۰ نفرهٔ چندملیتی به ریاست محمد رشدان (اردنی) و متشکل از عایشه قذافی (لیبیایی)، کورتیس دوبلر (آمریکایی)، امانوئل لودوت (فرانسوی)، مارک هنزلین (سوییسی)، جیووانی دی استفانو (ایتالیایی) و چند تن دیگر را برای دفاع از صدام استخدام کرده بود. هنگامی که دادرسی به پایان رسید، رهبر مخلوع عراق حاضر به امضای برگهٔ تأیید تفهیم اتهامات خود نشد. این‌طور گفته می‌شود که صدام طی دیداری با دونالد رامسفلد در سال ۲۰۰۵ پیشنهاد آزادی خویش مشروط بر اعلام آتش‌بس با نیروهای ائتلاف را رد کرده است.

جمعى از كم رشدان و كوته فكران خيال كردند، قيام زيد بن على بن الحسين به خاطر آن بود كه خود دعوى امامت داشت ، اين افتراء و كذب و بهتان بزرگى است نسبت به ساحتمقدس جناب زيد (عليه السلام ) و او هرگز چنين ادعايى نداشت ... او مردم را به رضاى آل محمّد دعوت كرد و قيامش ‍ مسلحانه بود مردم زيادى از كوته نظران وجهال كوفه گمان كردند وى مدعى امامت براى خويش است ، وحال آنكه زيد (عليه السلام ) چنين عقيده اى نداشت ، او مى دانست كه امام ، برادرش امام باقر (عليه السلام ) و برادرزاده اش امام صادق (عليه السلام ) است بخاطر نص وصيت كه خود به آن علم داشت .