رستم کلا

معنی کلمه رستم کلا در لغت نامه دهخدا

رستم کلا. [ رُ ت َ ک َ ] ( اِخ ) قصبه ای از دهستان قره طقان بخش بهشهر شهرستان ساری. سکنه 4500 تن. آب آن از قنات. زیارتگاه از آثار قدیم دارد. محصولات آنجا برنج و غلات و پنبه و صیفی و ابریشم و مرکبات. ایستگاه راه آهن بنام رستم کلا در دوهزارگزی این قصبه واقعست. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
رستم کلا. [ رُ ت َ ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کیاکلا از بخش مرکزی شهرستان شاهی. سکنه آن 270 تن. آب آن از چاه و رودخانه تالار. محصولات آنجا برنج و غلات و لبنیات و پنبه و کنجد و کنف و صیفی. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
رستم کلا. [ رُ ت َ ک َ ] ( اِخ ) نام ایستگاه میان نکا و بهشهر راه آهن شمال واقع در 392 هَ. ق. هزارگزی تهران. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه رستم کلا در فرهنگ فارسی

نام ایستگاه میان نکاو بهشهر راه آهن شمال واقع در ۳۹۲ هزار گزی تهران.

معنی کلمه رستم کلا در دانشنامه آزاد فارسی

رُستم کُلا
شهری در استان مازندران، بخش مرکزی شهرستان بهشهر. با ارتفاعی حدود ۴۰ متر، در منطقه ای جنگلی، در ۳۶کیلومتری شرق شمالی ساری و ۱۰کیلومتری غرب جنوبی بهشهر، در کوه پایۀ شمالی البرز، کنار راه بهشهر به نکا و ساری قرار دارد. خط آهن ساری به گرگان از کنار این شهر می گذرد. اقلیم این شهر معتدلِ مایل به گرم و نیمه مرطوب و جمعیت آن ۱۱,۴۰۸ نفر است (۱۳۸۵).

جملاتی از کاربرد کلمه رستم کلا

حسینیه شیخ علی‌زاده مربوط به دوره قاجار است و در رستم کلا، جنوب شهر واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۸۰ با شمارهٔ ثبت ۵۴۱۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
حسینیه فرهی مربوط به دوره قاجار است و در رستم کلا، مرکز شهر واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۸۰ با شمارهٔ ثبت ۵۴۱۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.