معنی کلمه رستم کلا در لغت نامه دهخدا
رستم کلا. [ رُ ت َ ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کیاکلا از بخش مرکزی شهرستان شاهی. سکنه آن 270 تن. آب آن از چاه و رودخانه تالار. محصولات آنجا برنج و غلات و لبنیات و پنبه و کنجد و کنف و صیفی. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
رستم کلا. [ رُ ت َ ک َ ] ( اِخ ) نام ایستگاه میان نکا و بهشهر راه آهن شمال واقع در 392 هَ. ق. هزارگزی تهران. ( یادداشت مؤلف ).